در میزگرد کودک و رسانه عنوان شد: نفوذ روزافزون رسانهها در زندگی روزمره موجب بروز مخاطراتی برای کودکان شده است، والدین برای مواجهه کودکانشان با رسانهها باید بیشتر بیاموزند و ریزبینتر باشند.
به گزارش صفحه زنان اصلاحوب به نقل از خبرگزاری فارس، میزگرد «کودک و رسانه» با حضور مریم اسدزاده داستان نویس و فیلمنامه نویس و مدیر واحد خواهران مدرسه سینمایی عمار، سمیرا خطیبزاده دکترای مدیر رسانه و مدیر فضای مجازی سازمان بسیج زنان و بهشته حدادیان کارشناس تربیتی و فعال حوزه کودک در این خبرگزاری برگزار و موضوع کودک و رسانه در آن بررسی شد.
اسدزاده در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه در هر کشوری در راستای سنت و فرهنگ خاص آن کشور موضوع کودک را مورد توجه قرار میدهد، گفت: در 4 دهه اخیر کشور ما به شدت مورد هجمه بیگانگان قرار گرفته پس باید بیشتر به مبانی اسلامی و ایرانی و آشناسازی کودکان با فرهنگ ملی و دینی بپردازیم.
وی گفت: هدف ما از این نشست باید این باشد که در نهایت راهکارهایی را پیش روی اصحاب رسانه برای تبیین این مبانی قرار دهیم.
این فعال عرصه رسانه اظهار داشت: در دنیای امروز که به دنیای رسانهها و قدرت نرم شناخته میشود، تربیت و فرهنگسازی نقش پررنگتری پیدا کرده و ما باید کودک را نسبت به هجمههای فرهنگی مقاوم کنیم. این مسئله در حوزههای مختلف اعم از چاپ کتاب تا برنامههای تلویزیونی است.
خطیبزاده نیز با تاکید بر اینکه دنیای امروز دنیای رسانه شناخته میشود و درجه نفوذ رسانهها غیرقابل انکار است، ابراز داشت: شرایط به نحوی است که گویا ساعات زندگی ما را در فضای مجازی و سایبری سپری میشود و نمیتوانیم درجه نفوذ رسانهها را منکر شویم.
وی ادامه داد:کودک نیز از این منظر مستثنی نیست و به واسطه غرق شدن افراطی در فضای مجازی، کودکان هم شرایط مشابه بزرگسالان را دارد.
این کارشناس فضای مجازی به نتیجه نرسیدن جنگ سخت را زمینه ورود دشمنان به جنگ نرم و ابزارهای نرم دانست و گفت: آنها برای رسیدن به اهدافشان از رسانهها استفاده میکنند. این را میتوان از سرمایهگذاریهای هنگفت در این حوزه به خوبی درک کرد.
خطیبزاده با اشاره به قرارگیری کشور در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: در حوزه کودک همانند دیگر حوزهها باید در این برهه زمانی به یک فصاحت و بلاغت رسیده باشیم و تعریف مشخصی از کودک تراز ایرانی اسلامی داشته باشیم.
وی گفتمان سازی در مراکز و سازمانهای متولی عرصه کودک را از راههای تعریف شاخصهای کودک تراز ایرانی اسلامی خواند و ابراز داشت: اگر شاخصهها مشخص نشود ما جهت را گم میکنیم و هر چقدر فعالیت مفید در حوزه تربیتی رسانه داشته باشیم، نمیتوانیم به مقصود برسیم.
*سن تماشای تلویزیون بعد از 18 ماهگی است
اسد زاده با اشاره به اینکه ما خیلی زود کودکانمان را با تصویر آشنا میکنیم گفت: سن تماشای تلویزیون بعد از 18 ماهگی است. چون پیش از این کودک به دلیل نیاموختن زبان مادری و عدم تکلم آسیب میبیند.
این کارشناس رسانه ادامه داد: بر اساس آمار پدر و مادرها 990 کلمه در ساعت با کودکشان حرف میزنند و با روشن شدن تلویزیون این تعداد کلمات به 170کلمه تقلیل مییابد که البته در این آمار کمی هم اغماض شده است.
وی با بیان اینکه کودک، رسانه را به عنوان عضوی از خانواده میپذیرد،گفت: ما باید به مغز کودک خوراک بدهیم و خوراک مغز کودک آن چیزی است که تجربه میکند.
وی در ادامه تصریح کرد:در واقع کودک در مقابل تلویزیون چیزی جز تصویر را تجربه نکرده و کلمات فراموش میشوند و تنها تصویر در حافظهاش ماندگار میشود و سپردن کودک به تلویزیون باعث میشود درصدی از آموزش کاسته شود. قدرت تفکر، تحلیل و حس لامسه با تماشای تلویزیون از کودک گرفته میشود، هر چند گفته شده برنامههای تخیلی برای پرورش تخیل کودکان مفید است اما اگر والدین نتوانند مرز فراواقعیت و واقعیت را برای کودکشان تحلیل کنند، ْنها دچار آسیب میشوند.
مدیر مدرسه سینمایی عمار واحد خواهران خاطرنشان کرد: داستان قدرت تحلیل را شکوفا میکند نه تصویر، در واقع تلویزیون تحلیل تصویری کودک را به مرز مرگ میبرد و کودکی که بیش از حد خیالپردازی میکند دیگر مرز تخیل و واقعیت را تشخیص نخواهد داد.
خطیبزاده با اشاره به اینکه باید بحث حوزه رسانه بیشتر تدوین شود، گفت: ما باید آسیبشناسی دقیق و آیندهشناسی مناسبی داشته باشیم چرا که آسیبهای رسانهای فقط مختص کشور ما نیست بلکه این آسیبها جهانی است و حتی پدر و مادرهایی در قلب کشورهای اروپایی با این آسیبها مواجه شدهاند.
*سپردن کودکان به پرستار الکترونیک ناشی از عادت به تماشاگری است
وی به آسیب عادت به تماشاگری اشاره کرد و گفت: تماشاگری به این معنی است که فرزند بدون اینکه کار یا هدف مشخصی در نظرش باشد به محض ورود به خانه تلویزیون را روشن میکند و یا به سراغ شبکههای اجتماعی و یا دستگاههای ارتباطیاش میرود. این رفتار از روی عادت دارای آمار خیرهکننده ای است. آمارها نشان میدهد کودکان 2 تا 11 سال 23 ساعت در هفته به تماشای تلویزیون مینشیند که اگر آمار شبکههای اجتماعی را به آن بیفزاییم در واقع فرزندان ما 24 ساعت از هفته در اختیار پرستار بچهای قرار گرفتهاند که کاملا الکترونیکی است.
این کارشناس رسانه اولین آسیب وارده از این پدیده را آسیب زمان برشمرد و تصریح کرد: زمان و ساعاتی که کودک در دسترس رسانههاست به شدت زیاد است و کنترل و نظمی روی آن وجود ندارد.
وی یکی از مهمترین آسیبهای این عادت را ترویج خشونت دانست و گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم کودکان بر اساس تصاویری که مشاهده میکنند که شامل صحنههای زد و خورد،دعوا و جنگ هم میشود آسیب میبینند. تحقیقات علمی از بعد رسانه ثابت کرده رابطه مستقیمی بین افزایش خشونت در کودکان و مشاهده خشونت از تلویزیون وجود دارد.
خطیبزاده افزود: یکی از جرمشناسان بزرگ میگوید ارتباط جمعی بر ضمیر کودکان مستعد و تلقینپذیر برای ارتکاب به جرائم نفوذ پیدا میکنند. همچنین تحقیقات در خصوص خشونت بازیهای ویدئویی نشان میدهد کودکانی که تحت تاثیر این بازیها هستند پرخاشگرترند و تعارض بیشتری با معلم خود پیدا میکنند. درگیری با همسالان از جمله مشکلات این بازیهاست.
اسدزاده با تائید سخنان خطیبزاده گفت: پرخاشگری در اثر دیدن برنامههای تلویزیونی با زمانبندی برای تماشای تلویزیون تا حدودی حل میشود اما متاسفانه در حال حاضر کودکان ما در کنار والدینشان به تماشای برنامه بزرگسالان مینشینند که این مسئله باعث تقلید کورکورانه آنان از کاراکترهای تلویزیونی میشوند.
خطیبزاده تغذیه کودک را از آسیبهای مهم دیگر رسانهها برشمرد و گفت: آمار کودکانی که در مدرسه دچار افزایش وزن زیاد هستند به شدت بالا رفته که رژیم نادرست مصرف رسانهای به آن دامن زده است، عدم زمانبندی و مشخص کردن مدت، و محتوا برای تماشای تلویزیون موجب کاهش تحرک کودکان شما شده و تبلیغ خوراکیهای نامناسب به معرفی یک الگوی تغذیه نامناسب به آنان میپردازد.
وی ادامه داد: همچنین استفاده زیاد از رسانهها باعث شده ساعات گفتوگو در خانواده کاهش یابد و نقش تعاملات خانوادگی کمرنگ شده و در نتیجه شاهد کاهش روابط عاطفی، انزوای اجتماعی و بروز استرسها و اضطرابها و تبدیل شدن کودک به یک شخصیت ضد اجتماعی هستیم که نمیتواند با محیطهای اجتماعی پیرامونیاش ارتباط بگیرد.
اسدزاده نیز خاطرنشان کرد: وقتی کودک ما همیشه مأمنی به اسم تلویزیون دارد و با شخصیتهای آن همزاد پنداری میکند قطعا به آن معتاد شده و نمیتواند با فرد دیگری مأنوس شود.
*پردازش شخصیتهای ملی و مذهبی برای کودکان آنان را عزتمند میکنند
وی در ادامه به فرصتهایی که تلوزیون در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد پرداخت و تلویزیون را فرصتی برای به تصویر کشیدن اسطورهها و ارزشهای ملی مذهبی دانست و گفت:ما باید از این فرصت برای عزتمند شدن کودکانمان استفاده کنیم. چرا که کودک اگر در تلویزیون با نحوه قهرمانی اسطورهها و شهدا آشنا شود که نمود بیرونی و غیرتخیلی دارند، میتواند از مرز تخیل به واقعیت برسد. در واقع اصل این است که امر واقعی را از طریق رسانه به کودکانمان نشان دهیم.
مدیر مدرسه سینمایی عمار واحد خواهران گفت: رسانه تخیل را در مقابل کودک بگذارد اما تنها تخیل میتواند بدون اینکه این تخیل با واقعیت ارتباطی داشته باشد در نتیجه این مسئله منجر به توهم میشود.
حدادیان با انتقاد از اینکه دوره طلایی کودکی در کشور بدون برنامهریزی از سوی رسانهها و نهادهای حکومتی رها شده است، گفت: باید برای کودک ایرانی اسلامی خوراک فکری تهیه کنیم.
وی با اشاره به محتوای رسانهای غربی بدون نظارت در اختیار کودکان قرار میگیرد، اظهار داشت: ما هنوز آسیبهای وارد شده به کودکانمان از طریق رسانهها را باور نکردهایم.
این فعال حوزه کودک با تاکید بر اینکه حوزه کودک بیسرپرستترین حوزه در کشور است، گفت: مجوز کار در این حوزه را بهزیستی و آموزش و پرورش میدهند در حالی که این دو نهاد وظایف متعدد و متفاوت دیگری بر عهده دارند.
خطیبزاده با اشاره به عنصر اقناع در رسانه گفت: یکی از تکنیکهای اقناع که رسانههای غربی در حال پیاده سازی آن برای کودکان هستند تکرار است وقتی شخصیتی مثل مرد عنکبوتی به عنوان یک الگو ارائه میشود این الگو در تمام اجزای زندگی کودک از لباس، کیف تا وسایل اتاقش تکرار میشود و در واقع این شخصیت به صورت خاموش ذهن کودک را تسخیر میکند.
وی الگوسازی را یکی از تکنیکهای اقناع دانست و گفت: رسانه زمانی میتواند مفاهیم مورد نیاز خود را به مخاطب القا کند که الگوسازی موفقی داشته باشد.
این کارشناس رسانه با تاکید بر اینکه مفاهیمی که الگو شدهاند باورپذیرترند، اظهار داشت: اگر میخواهیم جریان رسانهای موفقی داشته باشید باید از این تکنیک استفاده کنیم.
اسدزاده با بیان اینکه شبکه پویا و نهال به صورت اختصاصی بر روی موضوع کودک فعالیت میکند، گفت: اهمیت دادن به ژانر کودک باعث ورود هنرپیشههای صاحب نام به این حوزه شده است اما باید حواسمان را جمع کنیم چه کسانی برای کودکان ما قهرمان میشوند و اینکه چه شخصیتهایی چه تحلیلهایی به کودکانمان ارائه میدهند چرا که متاسفانه بسیاری از هنرمندان ما ترجیح میدهند فراملی و جهان وطنی فکر کنند.
*نیازمند ورود مدیران جوان با سواد و انقلابی به حوزه رسانه هستیم
وی افزود: برای مدیریت این تفکر نیازمند ورود مدیران جوان با سواد و انقلابی به حوزه رسانه هستیم تا علاوه بر اینکه آموزشهای ملی دارند به آموزشهای دینی هم توجه داشته باشند که به این ترتیب کودک با اسطورههای ملی و دینی خود آشنا میشود.
این کارشناس با اشاره به اینکه در برنامه سازی برای قشر نوجوان باید به ژانر ماجراجویانه توجه شود، گفت: اگر این خوراک فکری را برای نوجوان تامین نکنیم ، خوراک خودش را جای دیگری تامین میکنیم.
اسدزاده با اشاره به اینکه عمدتا نبود بودجه لازم را دلیل نپرداختن به این مسئله عنوان میکند، گفت: کمیک استریپ راهی است که بسیاری از کشورها برای آموزش از آن سود جستند. حتی شخصیتهای محبوبی مثل تن تن و مرد عنکبوتی هم اول از طریق این تکنیک ارائه شدند.
حدادیان سپرده شدن مسئله کودکان به بهزیستی را اشتباه دانست و گفت: تعریف این سازمان برای حمایت از قشر کم توان است و شأنیتی برای کودک ساده قائل نیستند. نیازمند تعریف یک نهاد جدید برای هدایت مسائل مربوط به کودک هستیم.
خطیبزاده نظارت بر تولید محتوا و تهیه آن از سوی خانوادهها را یکی از راهکارهای کنترل خوراک فکری کودکان دانست و گفت: استفاده از فیلم، سریال و یا کارتون برای سرگرم کردن کودک زیر 2 سال صحیح نیست چرا که کودک در این سن نمیتواند میان دنیای خیال و واقیت تمیز قائل شود.
وی همچنین قرارگیری رسانههایی مثل تلویزیون در اتاق خواب کودک آسیبرسان خواند و ابراز داشت: محتوای رسانهای پیش از خواب بر روی کودک تاثیر زیادی دارد و تعادل رژیم رسانهای کودک را دچار مشکل میکند.
این کارشناس خاطرنشان کرد: تا زمانی که والدین رژیم مصرف رسانهای را در خانه رعایت نکند نمیتواند الگوی مناسبی ارائه دهد.
اسدزاده در پاسخ به این سؤال که محتوا برای ساعات و گروههای سنی مختلف کودکان در تلویزیون رعایت میشود، پاسخ داد: با تفکیک محتوا و زمان داریم اما چون خانوادهها به ساعات پخش برنامهها توجه نمیکنند با مشکل مواجه میشویم.
وی ادامه داد: حتی در شبکه کودک نهال و پویا نیز زمانهای مشخصی برای پخش برنامههای مختلف تعیین شده و برنامههای حوزه نوجوان هم برای تسهیل کنترل تلویزیون از سوی پدر و مادرها در شبکه مجزا پخش میشود.
این کارشناس به انتقاداتی که برای مسئله ممیزی برنامههای کودک میشود اشاره کرد و گفت: برخی ممیزی را نقد میکنند و میگویند چون امکان دسترسی به محتواهای ممیزی شده در دیگر رسانهها وجود دارد اگر برنامههای تلویزیون با ممیزی ارائه شود، کودک تلویزیون را دروغگو میپندارد در حالی که این روش در تمام دنیا رواج دارد حتی هالیوود هم مسئله ممیزی را رعایت میکند ما که هنوز در زمینه رسانه مقلد هستیم چرا نباید یک محصول استاندارد به کودکانمان ارائه دهیم.
وی با اشاره به ساخت برنامههایی با محتوای ضد ایرانی در برخی کشورهای غربی برای کودکان و القاء سیاه بودن ایران گفت: آنها از این طریق برای ذهن کودکانشان کار میکنند و ایران را خطرناک جلوه میدهند. ما حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که این افکار را در اختیار کودکانمان قرار ندهیم.
حدادیان وضعیت رسانههای در اختیار کودکان را از لباس تا فیلم و سریال را فاجعهبار خواند و گفت: ما به رسانههای سرد (لباس، کفش و ملزومات کودک) توجهی نمیکنیم با یان شرایط آیا توقع داریم این کودک در آینده با فرهنگ ما سازگار باشد؟
*نیازمند ایجاد یک آکادمی والدین هستیم
وی افزود: این مسئله از نبود آگاهی در میان والدین نشات میگیرد و به عقیده من نیازمند ایجاد یک آکادمی والدین هستیم تا زوجین پیش از بچه دار شدن صلاحیتهای لازم را کسب کنند و با آگاهی اقدام به بچه دار شدن کنند.
نظرات